گزارش پرسی بلاگ

انفعال ناتمام رسانه های ایرانی

انفعال ناتمام رسانه های ایرانی

به گزارش پرسی بلاگ ساختار حاكم بر رسانه های ایرانی كماكان بدون تغییر باقی مانده است. نزدیك ترین مردم به ما اصولا اهمیتی ندارند و غرب نشینان در صدر توجهند. ناپدید شدن بعضی از افغانستانی ها همچنان در سكوت است.



خبرگزاری مهر - گروه فرهنگ
۱. این نمودار نظر سنجی «پروژه گرایش های جهانی» در مؤسسه Pew Research یکی از معتبرترین مراکز نظرسنجی جهانی است. از مردم دنیا در مورد ایران سوالاتی پرسیده اند و طبق این سوالات محبوبیت کشور ایران در بین مردم کشورهای مختلف را ارزیابی کرده اند. طبق این نمودار، جمهوری اسلامی ایران در کشور پاکستان از بقیه جاهای دیگر دنیا بیشتر محبوبیت دارد. این نمودار نشان دهنده یک همبستگی مثبت است. بین پاکستانی ها و ایرانیان از جانب پاکستانی ها. ایران و پاکستان همسایه و هم مذهب هستند و هم زبان بوده اند.

۲. بعضی از پاکستانی ها مردم به شدت فقیری هستند. از زمان جدا شدن از هند سرزمین پاکستان با وجود همه منابع خاص زیرزمینی و طبیعی، به شدت درگیر فقر و گرسنگی و مشکلات اقتصادی می شود. مردم پاکستان در جریان جنگ ایران و عراق، بیشترین کمک های مالی و همین طور غیرنقدی را به ایران می فرستند. حکایت های بی شمار کمک های فقیران و مستمندان پاکستانی به ایرانیان در سالهای فراموشی رسانه ها و مردم ایران در حال فراموشی است. در چند شهر پاکستان، چند نفر از پاکی ها به صورت خودجوش اعلام جمع آوری کمک برای جبهه های جنگ می دهند. جایی نوشته نشده است، تصویری هم گرفته نشده است، امروز هم احتمالاً کسی باورش نمی گردد که انبوه طلاهای زنان پاکستانی، همه داروندار آنها در موقعیت خاص آن زمان پاکستان، به ایرانیان هدیه می شود. زن ها و دخترها و پیرزن ها به مراکز جمع آوری کمک ها هجوم می آورند و تنها سرمایه شان را نثار ایرانیان می کنند. ایرانی هایی که حالا مشغول جنگیدند.
شاید رزمنده ای که چند انبه پاکستانی با یک نامه با یک خط عجیب و شبیه به فارسی که فقط لفظ «خمینی» برایش قابل خواندن بود هم نفهمیده باشد که یک پاکستانی عاشق ایران برایش آنها را فرستاده است. اما پاکستانی ها خوب یادشان است. حتی همین روزها که با آنها صحبت می کنی جنگ ایران و عراق را دوره پرافتخاری در تاریخ پاکستان می دانند که ساکت ننشستند و جنگ ایران با عراق جنگ اسلام با کفر را تنها نگذاشتند
۳. می گفت به ما می گفتند جوجه های خمینی… تصاویر امام را قاچاقی ردوبدل می کردیم. نوارها و اعلامیه ها را هم. عشق می کردیم وقتی امام می گفت مستضعفین دنیا پیروز خواهند شد. هفده هجده ساله بودیم که انقلاب ایران پیروز شد. دیگر جای ما حکومت کمونیستی افغانستان نبود. بلند شدیم و آمدیم. جایی که امام نفس می کشد، همان جا جای ما بود. از لب مرز که رد شدیم سربازها با تعجب بهمان نگاه می کردند- کجا می روید؟ - آمده ایم پیش امام.
آن اوایل که آمده بودیم کسی از ما کارت نمی خواست. مسخره بود اصلاً. کارت دیگر چه بود؟ مسلمان که از مسلمان برای بودنش در محل سکونتش کارت نمی خواست. می رفتیم و می آمدیم. یادم می اید که یک روز بهمان گفتند دولت موقت انقلاب می خواهد اردوگاه بزند و افغانی ها را بیرون شهر نگه دارد. یک لحظه ترسیدیم و پیش خودمان گفتیم نکند اشتباه کرده ایم. اشتباه آمده ایم که خبرش رسید که امام و بقیه آقایان گفته اند این حرف ها دیگر چیست. جمع کنید این بساط را. ایرانی و افغان ندارد...
از جنگ، از ترس، از کفر فرار کرده بودیم و حالا اینجا به امنیت رسیده بودیم. همان جایی بود که در خواب می دیدیم. حالا جانباز شیمیایی است. می گوئیم کارت جانبازی ات را گرفته ای؟ فقط می گوید فدای سر امام. ما هنوز جوجه های خمینی ایم. اما کاش جنگ تمام نمی شد. جنگ که به اتمام رسید آدم هایی آمدند سرکار که ما را با کارت می دیدند.
فاصله خرمشهر تا قندهار روی نقشه ۲۱۵۸ کیلومتر است. فاصله مشهد تا کابل هم ۱۱۸۳ کیلومتر است. یک افغانی از قندهار بلند می شود و می آید ایران، چون در ایران جنگ شده است. می رود خرمشهر و در آنجا شهید می شود. یک ایرانی هم از مشهد بلند می شود و می رود کابل. آنجا با مجاهدین همراه می شود و با نیروهای نظامی شوروی می جنگد تا آنها را از افغانستان بیرون کند. او هم شهید می شود. ایرانی و افغان ندارد...
۴. در ایام گذشته خبری پخش شده است از برخورد با مهاجرین افغانستانی که به صورت غیرقانونی قصد داشتند وارد ایران شوند. این برخورد سخت باعث ناپدید شدن و غرق شدن برخی از آنها در رود درخلال ایران و افغانستان شده است. جزئیات خبر و سبب و بانی این اتفاق البته همچنان نامعلوم و نامشخص است. سخنگوی وزارت امور خارجه وقوع این اتفاق در خاک ایران را تکذیب کرده است و در مقابل مقامات افغانستان و چند شاهد ماجرا حرف های دیگری دارند. این ها هیچکدام در موقعیت فعلی برای ما مهم نیست. مهم آن است که هیچ رسانه ایرانی به شکل جدی وارد ماجرا نشده است که مبحث را پیگیری کند و درباره جان آدم ها، حداقل کاری که می تواند انجام دهد، مطالبه از مسئولین امر است و نگران افغانستانی هایی باشد که هنوز ناپدیدند. به یک علت واضح: آنها افغانستانی هستند. نه مو بلوندهای چشم آبی که دستگیری یکی از آنها همان گونه که اخبارش در رسانه های جریان اصلی غرب را به صدر می برد در ایران هم به پیروی از همان الگوهای رسانه ای مدام تولید و بازتولید شود؛ از مسئولین درباره سرنوشتش سوال شود و حتی خبر مرخصی رفتن یکی از آنها تبدیل به خبر مهمی شود که همه رسانه ها آنرا منعکس می کنند.
این سرنوشت رسانه های جمهوری اسلامی ایران پس از گذشت چیزی در حدود چهل و خرده ای سال از انقلاب جمهوری اسلامی ایران است. پاکستانی ها، افغانستانی ها، کشمیری ها و… همچنان با دیده تحقیر نگریسته می شوند؛ نه تنها به سبب نزدیکی و همبستگی با ایران و آرمان های انقلاب اهمیتی فرامتنی نمی یابند بلکه در قعر میزان توجه رسانه ای هستند و سرنوشت آنها برای کسی مهم نیست. این یک مساله اساسی رسانه های ایرانی در گام دوم انقلاب است. رسانه هایی که گویا هنوز پیام انقلاب ۵۷ را درک نکرده اند.

1399/02/21
23:14:55
5.0 / 5
2804
تگهای خبر: تولید
این مطلب را می پسندید؟
(1)
(0)

تازه ترین مطالب مرتبط
نظرات بینندگان در مورد این مطلب
لطفا شما هم نظر دهید
= ۹ بعلاوه ۳
پرسی بلاگ