در نشست دیدگاه آیت الله مصباح در باب تحول علوم انسانی مطرح شد؛
تاكید علامه مصباح بر روش های عقلی و نقلی در مواجهه با علوم انسانی
به گزارش پرسی بلاگ آیت الله سیدمحمد غروی در نشست دیدگاه آیت الله مصباح در باب تحول علوم انسانی اظهار داشت: تاکید بر به کارگیری دو روش عقلی و نقلی در مواجهه با علوم انسانی از دیگر خصوصیات حضرت علامه مصباح بود.
به گزارش پرسی بلاگ به نقل از مجمع عالی حکمت اسلامی، نشست علمی بررسی دیدگاه حضرت آیت الله علامه مصباح درباب تحوّل علوم انسانی با ارائهی آیت الله سیدمحمد غروی، حجت الاسلام والمسلمین حمید پارسانیا و حجت الاسلام والمسلمین علی مصباح و دبیری علمی حجت الاسلام محمدعلی محیطی اردکان ۱۶ بهمن ماه در مجمع عالی حکمت اسلامی قم برگزار گردید. خلاصه نشست به شرح زیر است: پیشینهی تحوّل در علوم انسانی و نقش حضرت آیت الله علامه مصباح یزدی در این تحوّلات، دیدگاه ایشان دربارهی علوم انسانی موجود و تحول مورد نیاز در این علوم، انواع ارتباطات میان علوم انسانی و دین و تأثیرگذاری های دین بر این علوم از نظر حضرت آیت الله مصباح، محورهای اصلی مورد بحث در این جلسه بود. ابتدا آیت الله غروی گزارشی از شروع کار و نحوهی بازبینی در علوم انسانی عرضه داد. وی در تبیین نقش علمی و عملی حضرت آیت الله علامه مصباح در تحوّل علوم انسانی اظهار داشت: پس از انقلاب، مسئولیّت برنامه ریزی برای متناسب کردن دانشگاه ها با انقلاب اسلامی به ستاد انقلاب فرهنگی واگذار شد. میان اعضای ستاد در مورد علوم انسانی و لزوم ایجاد تحوّل در آن اختلاف نظر وجود داشت. حضرت امام ضمن تاکید بر سرمایه گذاری در حوزهی علوم انسانی، برای روشن شدن کم و کیف کار، ستاد را به جامعهی مدرسین و حوزهی علمیهی قم ارجاع دادند. در نهایت، این کار زیر نظر مؤسسهی در راه حق و با اشراف حضرت آیت الله مصباح پی گیری شد. در واقع، ایشان را باید آغازگر حرکت بازبینی و تحول در علوم انسانی دانست. آیت الله غروی در بخشی از سخنان خود بیان نمود: یکی از خصوصیات علامه مصباح که ایشان را شایستهی این کار می کرد برخورد متعادل با علوم انسانی بود. حضرت استاد مصباح با کنار گذاشتن علوم انسانیِ غربیِ اروپایی و غیراروپایی و اکتفا کردن به داشته های خودمان مخالف بودند. در تحوّل علوم انسانی بر بازبینی بر مبنای مبانی فلسفی، انسان شناختی و علم النفسی اسلامی و بهره گیری از تجارب و داده های علمی تاکید می کردند و معتقد بودند که در این علوم باید سِره را از ناسِره تفکیک کرد. تاکید بر به کارگیری دو روش عقلی و نقلی در مواجهه با علوم انسانی از دیگر خصوصیات حضرت علامه مصباح بود. ایشان در ارتباط با مبانی این علوم و ارائهی برخی تحلیل ها بر روش عقلی تاکید داشتند. از طرفی، معتقد بودند چون مخاطب قرآن و سنت انسان است طبیعتاً خیلی از قانون مندی های روان شناختی، جامعه شناختی، حقوقی و … را می توان از این منابع کشف کرد. در نتیجه از روش نقلی برای استخراج نظریه ها و داده های این علوم می توان استفاده نمود. در ادامه بحث، حجت الاسلام پارسانیا سیرهی علمی و عملی حضرت آیت الله مصباح را در پیگیری تحوّل علوم انسانی بیان نمود: وی ابتدا برخورد سه گانه با علوم انسانی و علوم اجتماعی را توضیح داد: ۱- تفسیر پوزیتیویستی از علم که طبق آن علم یک حقیقت جهانی دارد و به دنبال کشف حقیقت است. ۲- رویکرد نوکانتی و پست مدرن که قائل به شکلی نسبیت در حوزهی فهم و حقیقت است و یک هویت کاملاً فرهنگی به علم می دهد. علم را صرفا یک برساخت و ابزار برای زیست می داند و جنبهی انکشاف و ارائهی حقیقت آنرا انکار می کند. ۳- رویکرد مبتنی بر حکمت اسلامی که قلمرو علم را قلمرو انکشاف حقیقت می داند و گفت و گوی علمی را ممکن می داند. علوم مدرن بر مبادی متافیزیکی، فلسفی و معرفتی خودشان مبتنی هستند که احتیاج به شناسایی دارد. این دیدگاه تفسیر گسترده ای از علم را بیان می کند و آنرا به دانش تجربی محدود نمی داند. استاد دانشگاه تهران در ادامه به معرفی سیرهی علمی و عملی حضرت آیت الله مصباح در مواجهه با علوم انسانی پرداخت. وی در بُعد تحلیلی- معرفتی، شخصیت حضرت آیت الله علامه مصباح را که تکوین یافته در حوزهی حکمت اسلامی بود نمایندهی رویکرد سوم به شمار آوردند. علامه برای علوم تجربی قائل به مبادی بودند و آن مبادی را هم علم می دانستند. علاوه بر جنبهی آزمون پذیر علم، بر سطوح عقلی و متافیزیکی آن هم اهتمام داشتند و معتقد بودند که در این سطوح به اقتضای موضوع، روش هم متفاوت می باشد. این نحوه نگرش به علم، دیدگاه ایشان را در مقابل تفسیر پوزیتیویستی و رویکرد نوکانتی قرار می داد. توجه به نقل در کنار حس، تجربه و عقل بعنوان یک اصل، رویکرد مبنایی به مباحث و موضوعات با اهتمام به مبانی متافیزیکی و فلسفی و ایضاح مفهومی در هر حوزه که در دستور کارشان بود بگونه ای که جلوی مغالطات لفظی یا مغالطات ناشی از ابهام در تعاریف و مفاهیم را می گرفتند. همچون خصوصیات روشی علامه مصباح در طرح مباحث است که پارسانیا به آن اشاره نمود. او همینطور توجه به تعامل با جامعهی علمی حتی با استادانی که دیدگاه های مخالف داشتند نگاه کلان، اجتماعی، جمعی و تشکیلاتی در حوزهی فعالیتهای علمی و در صحنهی فعالیّت های اجتماعی و سیاسی، شاگردپروری هم در محدودهی القا مطلب و آموزش و هم در سامان دادن آنها در فعالیتهای علمی و سعهی صدر، تواضع و شجاعت مثال زدنی در حوزهی مباحث نظری را بعنوان خصوصیت های برجستهی علامه مصباح در شیوهی عملی و رفتار برشمردند. حجت الاسلام مصباح در تشریح ایدهی اسلامی سازی علوم از منظر حضرت آیت الله مصباح به نقد مبنای علوم انسانی در غرب پرداخت و اظهار داشت: در غرب با حذف دین از صحنهی روابط اجتماعی علوم انسانی بعنوان جایگزین آن ارائه شد تا دستورالعمل ها را بر مبنای تجربه و عقل تجربی به دست آورند. بر مبنای طبیعت گراییِ هستی شناختی همه چیز منحصر در طبیعت و مادّه است و انسان هم بعنوان موجودی مادی فقط از طریق تجربه قابل شناخت است. انسان در این دیدگاه، محور همهی حقایق و ارزش ها و تعیین کنندهی همهی امور و یک موجود مستقلّ همه کاره به جای خداست. این مبنا اولین مواجههی این علوم با جهان بینی اسلامی و اعتقادات دینی است. وی در بیان روش آیت الله مصباح در برخورد با مسائل علوم انسانی اظهار نمود: ایشان در مواجهه با هر مساله ابتدا چیستی، حدود، ابعاد و مؤلفه ها، مبانی مورد نیاز برای حلّ آنرا مشخّص می کردند، سپس به بررسی و نقد مبانی طراحان مساله و کسانی که تلاش کردند آنرا حلّ کنند می پرداختند. به اعتقاد علامه مصباح علوم انسانی اسلامی زمانی محقّق خواهد شد که در هر مرحله از بررسی یک مساله، به نظرات رقیب توجّه داشته باشیم و آنها را به لحاظ روبنا و زیربنا بررسی و نقد نماییم و درنهایت بر مبنای مبانی و روش شناسی صحیح و هدفی که سعادت حقیقی انسان است به آن پاسخ دهیم. حجت الاسلام علی مصباح بیان نمود: ازاین رو بخش عمدهی علوم انسانی اسلامی مربوط می شود به اینکه برای یک مساله چاره واقعی پیدا نماییم و منظور از اسلامی بودن این است که حقیقتاً سعادت و خوشبختی انسان را تأمین کند. آیت الله مصباح در روند اسلامی سازی خویش را به کتاب و سنت محدود نمی کردند و بر نقش عقل و تجربه هم توجّه و تاکید کرد. به اعتقاد ایشان هر یک از اینها جایگاه خاص خویش را دارند و باید در محدودهی خود مورد استفاده قرار گیرند. وی افزود: از نظر آیت الله مصباح دین با تبیین حقیقت و ابعاد مختلف انسان، تعیین گسترهی زندگی بشر و ارائهی کمال حقیقی و غایت رشد و تعالی انسان، در بُعد توصیفی بر علوم انسانی اثرگذار می باشد. در بُعد دستوری، هدف علوم انسانی با دین تا حدود زیادی هم پوشی دارد. پس از اینکه فهمیدیم سعادت حقیقی انسان در زندگی ابدی و بعد از مرگ است، شناختن رابطهی یک رفتار با آن سعادت امری نیست که به تجربه در آید. اینجاست که نقش تعالیم وحیانی بسیار پررنگ و مؤثر خواهد بود. در انتها نشست، به پرسش های حاضران پاسخ داده شد.
منبع: پرسی بلاگ
این مطلب را می پسندید؟
(0)
(0)
تازه ترین مطالب مرتبط
نظرات بینندگان در مورد این مطلب