ضیابری مطرح كرد؛
مرجعیت زبان فارسی با واگذاری به هوش مصنوعی از دست ایران می رود
به گزارش پرسی بلاگ، دبیر کمیسیون هوش مصنوعی اظهار داشت: ما به عنوان کشور اصلی زبان فارسی، باید مرجعیت آنرا داشته باشیم ولی درحال از دست دادن این مرجعیت و واگذاری آن به هوش مصنوعی هستیم.
به گزارش پرسی بلاگ به نقل از مهر، سید محمد محمدزاده ضیابری، دبیر کمیسیون هوش مصنوعی و علم داده سازمان نظام صنفی رایانه ای، در بیست و ششمین نشست از سلسله نشست های زبان شناخت که با موضوع «تقابل و تعامل هوش مصنوعی با خط و زبان فارسی» برگزار شد، به طرح موضوع هایی چون: لزوم مهار کردن هوش مصنوعی با هدف پیش گیری از لطمه ها و تهدیدهای آن در ابعاد فرهنگی و تربیتی، صیانت از واگذاری مرجعیت زبان فارسی به هوش مصنوعی، لزوم داشتن مدل ایرانی توسعه در زمینه هوش مصنوعی نظیر «چت جی پی تی» و «LLM» فارسی متناسب با فرهنگ بومی، مسخر کردن هوش مصنوعی با هدف صیانت از فرهنگ و خط و زبان مان، هشدار در مورد اختراع زبانی جدید توسط نسل z، لزوم توأم گرفتن جنبه های تهدید و فرصت هوش مصنوعی، ایجاد زیرساخت های ملی در حوزه های پردازشی و حکمرانی داده ها و اعتمادسازی در صنایع پرداخت.
در ابتدا مهدی صالحی، مجری کارشناس این نشست، ضمن اشاره به اوضاع آشفته زبان فارسی در تلاطمات عصر امروز اظهار داشت: امروز با یک موقعیت آنومی یا آشوب در حوزه خط و زبان فارسی مواجهیم. گروهی خوشبینانه معتقدند که اتفاقی نیفتاده و اوضاع به سامان است و گروهی دیگر که در کف میدان عمل زبان فارسی هستند، روز به روز بر میزان نگرانی های شان افزوده می شود، همین دو دستگی نشان از اتفاقی دست کم مجهول دارد و فارغ از بدی و خوبی آن، شناخت آن مهم می باشد.
صالحی ضمن اشاره به تغییر مدام دنیای جدید اضافه کرد: هوش مصنوعی مهم ترین بحث دنیا است که در کنار آن زبان ها نیز دستخوش تغییر و اضمحلال می شوند؛ زبان فارسی نیز یکی از این زبان ها است. البته دیگر زبان های ایرانی و زبان های حوزه تمدنی جهان اسلام نیز برای ما مهم اند چون همان خطری که زبان ما را تهدید می کند، بقیه زبان ها را نیز تهدید می کند ولی زبان های دیگر فکر کردند و سند آینده پژوهی نوشتند و برنامه ریزی کرده اند اما در زبان فارسی هیچ ره نگاشتی برای آینده احتمالی پیش رو نداریم.
صالحی اظهار داشت: برخی از آینده های مطلوب را در کلام رهبری انقلاب پیدا می نماییم اما ذیل آن هیچ آینده محتمل ممکنی برنامه ریزی نشده است. در همین به تعبیری، ناسیاست گذاری ها و بی برنامگی هاست که با یک وضعیت پیچیده مواجهیم. در این وضعیت پیچیده زبان فارسی و مشخص نبودن تکلیف آن در این وضعیت ناشناخته، زبان های قدرتمندی مثل فرانسه و آلمانی و چینی افقی پیش رو دارند و حتی زبان هایی مثل عربی و ترکی استانبولی از ما در این حوزه جلوترند اما زبان فارسی به واسطه برخی بی تدبیری ها و ضد برنامه ریزی هایی، که میتوان آنها را ذیل برنامه ریزی استعماری و حول و حوش امپریالیسم زبانی تعریف کرد، هیچ سمت و سویی ندارند. وی اظهار امیدواری کرد که سخنانی که در این جلسه مطرح می شود را متولیان امر کمی بشنوند و بپذیرند که اتفاقات پیش روی ما ناشناخته اند و در این خصوص برنامه ریزی کنند.
در ادامه ضیابری، ضمن اشاره به عدم پرداخت به موضوع «تقابل و تعامل هوش مصنوعی با خط و زبان فارسی» اظهار داشت: در گذشته با عنایت به عدم سیاستگذاری های درست و به جا و بنا به فرمایش مقام معظم رهبری ولنگاری فضای مجازی، لطمه هایی به زبان فارسی وارد شد.
وی ضمن اشاره به سهو املایی غلامعلی حداد عادل، رییس فرهنگستان زبان و ادب فارسی، در یک توئیت، اظهار داشت: وقتی ایشان گرفتار این سهو می شوند، بقیه هم عنوان می کنند که وقتی ایشان خطا می کنند، دیگر چه اهمیتی دارد که ما هم خطا نماییم. این عبارت «چه اهمیتی دارد؟!» یکی از اشکالات زبان فارسی شده است.
وی سپس به غلط های فاحش در برنامه های زنده و حتی از پیش ضبط شده صدا و سیما اشاره داشت و اضافه کرد: اخیراً در حالیکه در برنامه خبری ۲۰: ۳۰ به صورت افراطی بر روی استفاده از فارسی به جای واژه های بیگانه در صحبت های مسؤولین تاکید می شود؛ متأسفانه در همان بخش خبری و در برنامه های مختلف دیگر شامل زنده و یا ضبط شده به کرات با غلط نویسی و بیان اشتباه کلمات و واژه ها مواجه هستیم. بعنوان نمونه استفاده از واژگان کاملا غلط «گاهن» یا «چهارماً» تبدیل به غلط های مصطلح شده و به ادبیات عامه راه پیدا کرده است. این در شرایطی است که به فرموده امام (ره) قرار بود صدا و سیما یک دانشگاه عمومی باشد.
وی ضمن اشاره به رواج شدید غلط نویسی اظهار داشت: ما که در زمینه هوش مصنوعی کار می نماییم، یکی از کارهای ابتدایی مان گردآوری و پالایش دادگان و آموزش آنها به سیستم ها است. اما درد اصلی ما همین غلط نویسی ها شده است. پیش تر درد ما عدم رعایت آئین نگارش و درست نویسی و فاصله گذاری های ناصحیح و یک سری اختلافات بین آموزش و پرورش و فرهنگستان ادب فارسی در آئین نگارش بود؛ حالا معضل اساسی ما اینست که نه تنها در متن های محاوره ای، که غلط نویسی به هر دو شکل سهوی و عامدانه چنان زیاد شده که به متون رسمی، کتاب ها، مطبوعات و غیره نیز تسری پیدا کرده است. در عمل هیچ متنی را نمی توانیم بعنوان متن مرجع صحت بیابیم.
وی در ادامه ضمن اشاره به این که نسل Z (نسل نوجوانان) درحال اختراع زبانی جدید برای خود است، اضافه کرد: این به شکلی طبیعی است چون زبان همیشه پویا و متغیراست و باید این پویایی را داشته باشد ولی نسل Z با سرعت سرسام آوری درحال ابداع کلمات جدید و ورود آنها به زبان و منسوخ کردن کلمات قبلی است.
وی اظهار داشت: سایت های گوناگونی با هدف جذب مخاطب درحال ترویج و حتی ایجاد واژه نامه برای این نوع کلمات هستند و این مورد خود سبب ترویج هرچه بیشتر این نوع زبان می شود. همینطور چهار سال پیش، کتابی را دیدم که در حوزه تخصصی عمران چاپ شده بود و به صورت رسمی عنوان کرده بود که از گوگل برای ترجمه بهره برده است. چون این کتاب تخصصی و طبیعتاً مخاطب محدودی داشت زیاد محل ایراد نبود اما استفاده از ترجمه های ماشینی بدون بازنگری و ویراستاری به آفتی برای بازار نشر مبدل شده و حتی به حوزه های غیر تخصصی نظیر کتب اجتماعی و رمان هم سرایت کرده است.
وی در ادامه اضافه کرد: استفاده از فناوری برای ترجمه و تولید نه تنها نکوهیده نیست که بشدت سفارش می شود. خود ما در مجموعه ترگمان در طول ۵ سال قبل بیشتر از ۳۰۰ عنوان کتاب را با استفاده از سامانه ترجمه نسل جدید و با کمک ماشین، ترجمه، ویراستاری و منتشر نموده ایم و همزمان بیشتر از ۲۰ هزار عنوان مقاله نیز توسط همین سیستم ترجمه شده است. اما این که بخواهیم تولیدات فرهنگی را فقط با اتکا به ماشین و بدون بازنگری و ویراستاری منتشر نماییم سبب خسارت دو صد چندان خواهد بود.
دبیر کمیسیون هوش مصنوعی و علم داده سازمان نظام صنفی رایانه ای، در رابطه با بازار نشر اظهار داشت: خطاهای بسیاری، حتی روی جلد کتاب هایی که منتشر می شوند، وجود دارد ولی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی که برای مجوز کتاب خیلی سخت گیرانه عمل می کند ممیزی هایش فقط در حوزه محتوایی از منظر فرهنگی، سیاسی و مذهبی است و برایش مهم نیست که چه بلایی بر سر زبان فارسی می آید.
سید محمد محمدزاده ضیابری، که ریاست کارگروه حکمرانی داده و زیرساخت های هوش مصنوعی سازمان نصر را نیز بر عهده دارد، ضمن اشاره به رواج «چت جی پی تی» اضافه کرد: پیش از این با محتوای وب مشکل داشتیم چون که با حجم عظیمی از محتوای زرد مواجه بودیم. اما حالا تولیدکنندگان محتوا با اتکا به «چت جی پی تی» و نظایر درحال تولید و انتشار انبوه محتوایی هستند که در خیلی از موارد حتی از نظر صحت محتوا نیز مشکل دارد و از منظر ویراستاری نیز با غلط های فاحش مواجه هستیم.
وی به توییت یکی از فعالان حوزه به سازی صفحات وب برای موتورهای جستجو اشاره داشت که عنوان کرده بود در چند ماه اخیر نود درصد تولید محتوای فارسی متکی به سیستم های هوش مصنوعی است و نه انسان.
ضیابری اظهار داشت: حجم عظیمی از محتوای انتشار یافته روی وب، زرد و زائد است و از آنجاییکه با هوش مصنوعی میتوان با هزینه پایین و نزدیک به صفر محتوا تولید کرد این محتوا بشدت رو به فزونی است. نسل جدید دیگر کمتر به کتاب، مطبوعات، تلویزیون و حتی وب رجوع می کند و بیشتر درحال استفاده از فضای پیام رسان ها و شبکه های اجتماعی است. مدل تولید محتوا در پیام رسان ها و شبکه های اجتماعی به علت ماهیت پر سرعت بودن با غلط نویسی های فراوان مواجه می باشد و این مورد بر کاهش هرچه بیشتر سواد نوشتاری و ترویج غلط نویسی تاثیر مستقیم دارد.
محمدزاده ضیابری، در ادامه ضمن اشاره به این که هوش مصنوعی و فناوری فقط زبان را تحت الشعاع قرار نداده اضافه کرد: معضل بزرگ بعدی در بعد فرهنگی و تربیتی موضوع است. نسل جدید دیگر به جای رجوع به تلویزیون و کتاب و معلم و مربی، و یا حتی دوستان خود به هوش مصنوعی رجوع می کند. سوالات خویش را بی محابا از هوش مصنوعی می پرسد. سوالاتی در حوزه های مختلف فرهنگی، سیاسی، اجتماعی، عقیدتی و حتی در رابطه با مسائل جنسی و پاسخ هایی که می گیرد لزوماً صحیح، مناسب سن، و یا مناسب بافت فرهنگی اجتماعی وی نیستند. این نسل با تاکید بر هوش و کنجکاوی ذاتی خود می تواند به مرزها و محدودیت های سامانه های هوش مصنوعی را دور زده و پاسخ سوالات خویش را بیابد اما ارزیابی های به عمل آمده حتی در جوامع اروپایی نشان از آن دارد که پاسخ های سیستم های هوش مصنوعی به علت عدم صحت و عدم کنترل توسط والدین، نمی بایست به صورت مستقیم خوراک فکری این نسل را تأمین کنند.
وی با مرور پاسخ چت جی پی تی به پرسشی ظریف در مورد مقایسه بهائیت با تشیع اظهار داشت: وقتی که نوجوان شما مشابه این سوال را به علت کنجکاوی از هوش مصنوعی بپرسد لزوماً پاسخی که مطلوب نظر شماست را نمی گیرد و عملاً کنترل افکار و دانش نوجوان را به دست هوش مصنوعی و سازندگان ابزارها سپرده اید.
مدیرعامل شرکت پردازش هوشمند ترگمان، سپس ضمن اشاره به تلاش کشورهای دیگر ازجمله کشورهای عربی برای حفظ زبان و فرهنگ با اتکا به دانش هوش مصنوعی اضافه کرد: عرب ها بعد از ایجاد مدل زبانی سفارشی «فالکون» با کمک شرکت openAI، یک مدل زبانی دیگر با عنوان «جیس» را به صورت اختصاصی برای زبان عربی بوجود آورده اند. کشورهای شرق آسیا چون چین و کره جنوبی و ژاپن هم کارهای مشابهی را با جدیت انجام می دهند ولی ما در این حوزه غافل مانده و درحال واگذاری این عرصه هستیم. حتی نزد برخی مسؤولین این تصور هست که این نوع کارها کارهایی لوکس و بی اهمیت هستند و به مخاطرات واگذاری این عرصه توجه ندارند.
وی در اینباره اظهار داشت: با عنایت به تغییرات حجم محتوای وب، حمایتی از خط و زبان فارسی نشده است. تولید محتوای زبان کره ای با عنایت به سیاست های حمایتی دولت کره همچون تولید سریال و ترویج گروه های موسیقی کره ای به نحوی بوده که حجم محتوای کره ای در وب در طول دو سال بیشتر از دو برابر شده و همین اتفاق برای زبان ژاپنی هم رقم خورده این در شرایطی است که در همین مدت سهم زبان فارسی از وب که زمانی نزدیک به ۳ درصد بود و مطابق سند معماری شبکه ملی اطلاعات می بایست به ۴ درصد می رسید، به حدود ۱.۵ درصد کاهش داشته است.
محمدزاده ضیابری، در پاسخ به سوالی در مورد سیاست های کشورهای دیگر در ترویج و پاسداشت خط و زبان و بومی اضافه کرد: در مورد کره، سند جامعی سراغ ندارم ولی اتفاقات رخ داده و مجموعه اسنادی که در حوزه هوش مصنوعی دارند، نشان دهنده آن است که یک نگاه بالادستی سیاستی وجود دارد. ولی ما هنوز بعد از دو سال از فرمایشات مقام معظم رهبری در مورد ارتقای جایگاه ایران به ۱۰ کشور برتر هوش مصنوعی هنوز نتوانسته ایم بر سر یک سند میان دستگاههای مختلف به توافق برسیم. عرصه هوش مصنوعی عرصه ای نیست که بتوان تا این حد برای آن زمان از دست داد و سرعت تغییرات چنان بالا است که اگر همین امروز هم سند را منتشر و برنامه اقدام را شروع نماییم باز هم بشدت از دنیا عقب هستیم.
دبیر کمیسیون هوش مصنوعی و علم داده سازمان نظام صنفی رایانه ای، در ادامه اظهار داشت: مطابق آمارهای معتبر بین المللی ۴ درصد دانش هوش مصنوعی جهان و ۵ درصد تولیدات هوش مصنوعی در کشور آمریکا در ارتباط با ایرانیانی است که حداقل تا انتهای دوره کارشناسی را در ایران تحصیل کرده اند. این افراد اغلب در دانشگاه های دولتی درس خوانده اند و عملاً بیشتر از ۱۶ سال برای آنها از محل بودجه عمومی هزینه شده اما بهره برداری نهایی توسط بیگانگان صورت می گیرد. لازم به توجه است که در این آمار بحث دانش هوش مصنوعی فقط تولید مقاله نیست بلکه بر مبنای شرکت ها و تولیدات ملموس ارزیابی شده است.
وی ضمن انتقاد از رویکردها و سیاست های کشور در فراری دادن دانشمندان جوان اضافه کرد: در بحث مهاجرت چینی ها می روند و فن آوری را رسماً می دزدند و به کشور خود می آورند و کارشان را با هدف بلوغ چین انجام داده و افق دیدشان، کار کردن به نفع کشورشان است. هندی ها به بالاترین مدارج در شرکتهای فناور دنیا دست پیدا می کنند ولی ما به کارخانه تولید نیروی کار و دانشمند برای کشورهای خارجی بدل شده ایم و سیاست های اتخاذی فراری دهنده معدود افرادی است که هنوز دلسوزانه درحال فعالیت در کشور می باشند.
وی در ادامه ضمن اشاره به راه اندازی وزارت هوش مصنوعی در امارات متحده عربی و برنامه های بلندپروازانه بن سلمان برای هوش مصنوعی در عربستان سعودی اظهار داشت: کشورهای عربی برنامه ریزی بسیار دقیقی در زمینه ارتقای دانش هوش مصنوعی دارند. عربستان در یکسال اخیر بشدت فعال شده و درحوزه های مختلف سرمایه گذاری می نماید. تمرکز عربستان و امارات در حوزه هوش مصنوعی چنان بوده که ایالات متحده به موضوع حساس شده و در این حوزه تحریم شأن می کند. این در صورتی است که عربستان از کشورهای متحد آمریکا در خاورمیانه است اما سیاستمداران آمریکایی معتقدند که اساساً منطقه خاورمیانه نباید تا این حد در زمینه هوش مصنوعی رشد کند و رشد باید کند و متوقف شود. عربستان و امارات خیلی دقیق کار می کنند ولی متأسفانه ما درحال درجا زدن و به شکلی عقب گرد بوده، درست سیاست گذاری نمی نماییم و حتی نمی دانیم چگونه بودجه ای که تعیین شده را هم مصرف نماییم.
وی در ادامه به موضوع مدلهای زبانی بزرگ (LLMها) پرداخت و اضافه کرد: پیش تر مدلهای زبانی داشتیم که فقط در بعضی پردازش های در رابطه با زبان طبیعی کاربرد داشتند. ولی حالا LLMها همه کاری می کنند و می توانند متن های خیلی بزرگ بخوانند و با اتکا به یادگیری به عرضه مفهوم بپردازند.
وی در اینباره اظهار داشت: غشای خاکستری مغز پستانداران و همچون انسان، بعنوان مهم ترین بخش سیستم عصبی، یک عنصر حافظه است و توانایی اصلی و شگفت انگیز آن، استخراج، ذخیره و بازیابی الگوهایی است که دارای خاصیت تنک بودن و مقاومت نسبت به تغییرات است. در اصل تمام مغز انسان از یک الگوریتم واحد استفاده می نماید که مبتنی بر بازآوری این الگوها عمل می کند. سیستم های جدید هوش مصنوعی کمابیش درحال بهره گیری از همین الگو و خاصیت مغز هستند. تا قبل از سال ۲۰۱۰ قریب به اتفاق مطالعات هوش مصنوعی متکی به روش های تحلیلی بود اما به مرور و با پیشرفت سامانه های پردازشی و تعاریفی که دانشمندان ساختارشکن عرضه کردند وارد عصری شدیم که ماشین ها خودشان یاد می گیرند و اساساً نمی دانیم الگوهایی که ماشین استخراج کرده چرا به آن صورت بوده و کنترل دقیقی بر فرآیند یادگیری نداریم. این تغییر نگاه به موضوع یادگیری ماشین ها و همزمان پیشرفت خیره کننده زیرساخت های پردازشی نقطه عطفی بود که منجر به تولد LLMها شد.
وی در مورد روش های نگاشت کلمات، عبارات، جملات و متن ها به فضاهای برداری اضافه کرد: قوت اصلی LLM ها در اینست که می توانند روابط بین ورودی ها را در فضاهایی با ابعاد بسیار بالا برقرار کنند موضوعی که لزوماً از ذهن انسان ساخته نیست. وی افزود: LLMها کار خیلی عجیبی نمی کنند. ما ورودی های در حجم وسیع به ماشین می دهیم و ماشین از روی آنها بردارها یا ماتریس هایی بوجود می آورد که وضعیت آن ورودی در یک فضای چندین بعدی را نشان داده است. این نگاشت و محاسبه روابط بین ورودی ها در یک فضای چندین بعدی سبب می شود ماشین بتواند بدون آنکه واقعاً درکی از مفهوم داشته باشد کلاژ ماهرانه ای از آن چه پیش تر به خاطر سپرده ایجاد نماید و ما حس نماییم که واقعاً مفهوم را استخراج کرده و خلاقیت به خرج داده است.
وی ضمن اشاره به سرمایه گذاری کشورهای مختلف روی LLMها با اهداف مختلف اظهار داشت: LLM درحال ایجاد انقلابی اساسی در دنیا است و موضوع آن محدود به حوزه متن نیست. در حوزه های مختلف شامل دارویی، ژنتیک، و غیره نیز LLM هایی توسعه داده شده که کار محققین و دانشمندان را تسهیل کرده است. چون یک دانشمند نمی تواند بیشتر از چند نمونه آزمایش کند ولی با کمک LLM می تواند بی نهایت ترکیب آزمایش شوند.
محمدزاده ضیابری، در ادامه به تقابل و تعامل هوش مصنوعی با خط و زبان فارسی بعنوان موضوع اصلی نشست پرداخت و اضافه کرد: ما بعنوان کشور اصلی زبان فارسی، باید مرجعیت زبان فارسی را داشته باشیم ولی حالا درحال از دست دادن این مرجعیت و واگذاری آن به هوش مصنوعی هستیم. در نتیجه اگر مرجعیت هوش مصنوعی در این عرصه را نداشته باشیم، زبان فارسی را از دست خواهیم داد. این در صورتی است که مقام معظم رهبری بارها در زمان ها و با علل مختلف در زمینه پاسداشت زبان فارسی تذکراتی داشته اند.
محمدزاده ضیابری، در ادامه ضمن اشاره به وجود نگاه تهدیدآمیزی که در زمینه هوش مصنوعی در زمینه مواجهه با جنبه های ناشناخته آن وجود دارد، بر لزوم توأم گرفتن جنبه تهدید و فرصت تاکید کرد و اظهار داشت: هوش ماشین در حوزه هایی بر هوش انسان برتری پیدا می کند اما هنوز فاقد عنصر خلاقیت و احساس است. شاید تا ده ها سال دیگر نتوانیم از ماشین انتظار خلاقیت به معنای واقعی کلمه داشته باشیم و این «احمد شاملو» است که عمل خلاقیت را در ترجمه «شازده کوچولو» انجام می دهد؛ کاری که حالا حالاها ماشین قادر به انجام آن نیست چون ترجمه شاملو از شازده کوچولو بازنویسی است و بازآفرینی است و نه یک ترجمه ساده که هر مترجم دیگری انجام می دهد.
وی در ادامه اضافه کرد: هوش مصنوعی فعلی خاص منظوره است و در یک حوزه خاص می تواند خروجی هایی را عرضه کند که حتی از عهده انسان ساخته نیست اما این محدودیت بزودی برداشته می شود و با توسعه AGI یا هوش مصنوعی عمومی و بعد از آن ورود به عصر تکینگی و ممزوج شدن هوش مصنوعی و انسان اتفاقات بسیار پیچیده ای رقم خواهد خورد که می بایست به دقت مورد توجه قرار بگیرند. همین حالا شرکت نورالینک ایلان ماسک مجوز کاشت پردازنده در مغز را گرفته و به مرور درحال ورود به دنیایی جدید هستیم که به هیچ عنوان با دنیای ماقبل خود شباهت ندارد. با این وجود باید توجه داشت که در اعصار مختلف و در انقلاب های صنعتی قبلی هم همواره انسان توانسته است کنترل اوضاع را در دست بگیرد و فناوری را مسخر خود کند. در نتیجه در انقلاب صنعتی چهارم فعلی و پنجم و ششم آتی هم اگر درست و بموقع عمل نماییم می توانیم از مواهب رشد فناوری بهره مند شویم.
رئیس کارگروه حکم رانی داده و زیرساخت های هوش مصنوعی سازمان نظام صنفی در ادامه در مورد حکمرانی در حوزه هوش مصنوعی اضافه کرد: در حوزه حکمرانی هوش مصنوعی با سه مقوله مواجه هستیم حکمرانی برای هوش مصنوعی، حکمرانی با هوش مصنوعی و حکمرانی بر هوش مصنوعی. آن چه تابحال در کشور بیشتر به آن توجه شده حکمرانی بر هوش مصنوعی بوده چون که اغلب سیاست گذاران نگران تهدیدات آن هستند. کسی منکر لزوم این نوع از حکمرانی نیست؛ مسلم است که باید مانند همه کشورهای دیگر بر هوش مصنوعی حکمرانی نماییم چون نمی دانیم چه اتفاقاتی درحال رخ دادن است و بنابراین، باید سرعت گیر، قلاب و نقاط نظاره برایش در نظر بگیریم تا این اسب چموش را رام نماییم. اما باید توجه داشته باشیم که این نوع از حکمرانی سد راه توسعه نباشد. هوش مصنوعی در بسیاری از حوزه ها می تواند فایده های زیادی داشته باشد و باید از فرصت های طلایی هوش مصنوعی در حوزه های مختلف علوم پایه، مهندسی، کشاورزی و نفت و … برای پیشرفت و حل معضلات کمک بگیریم. این فرصت ها فقط از راه حکمرانی با هوش مصنوعی میسر می شود. در واقع باید میان حکمرانی بر و حکمرانی با هوش مصنوعی تعادل و مصالحه برقرار کرد تا تهدیدات به فرصت بدل شده و از مواهب آن برخوردار شویم.
ضیابری در ادامه به حکمرانی برای هوش مصنوعی پرداخت و اظهار داشت: دو نوع حکمرانی بر و با هوش مصنوعی بدون حکمرانی برای هوش مصنوعی ممکن نیست. نمی توانیم بدون تأمین زیرساخت ها انتظار پیشرفتی در هیچ زمینه ای داشته باشیم. متأسفانه تا صحبت از زیرساخت می شود مسؤولین تصور می کنند که مقصود هزینه و پول است. این در شرایطی است که با وجود اهمیت بسیار زیاد وجود زیرساخت های پردازشی و حمایت های مادی از شرکتهای فعال در این عرصه ما بیشتر نیازمند حکمرانی برای دسترسی به دادگان و ایجاد امکان ورود به صنایع هستیم. بدون دسترسی به داده ها در حوزه های مختلف عملاً هیچ کار خاصی نمی توان انجام داد. بعنوان یک نمونه ساده امارات از کتابخانه ملی خودش برای آموزش مدل زبانی جیس بهره برده است اما هیچ کدام از ارگان ها و نهادهای ملی ما با وجود ارتزاق از بودجه عمومی کشور حاضر به عرضه هیچ نوع داده ای نیستند. از سوی دیگر صنایع بزرگ ما که ورود هوش مصنوعی به آنها می تواند بشدت تحول آفرین بوده و سبب صرفه جویی ها و درآمدهای عظیم برای کشور شود حاضر به همکاری با شرکتهای کوچک و متوسط اما توانمند در حوزه هوش مصنوعی نیستند و کوشش می کنند با همان مدلهای سنتی هوش مصنوعی را وارد عرصه صنعتی کنند.
سید محمد محمدزاده ضیابری، در ادامه بر لزوم داشتن مدل ایرانی توسعه در زمینه هوش مصنوعی تاکید کرد و اظهار داشت: ما باید نظیر «چت جی پی تی» و «LLM» فارسی متناسب با فرهنگ بومی مان داشته باشیم که البته این کار شروع شده اما چنان ضعیف و کوته نظرانه است که بیشتر در حد سرگرمی است و به هیچ عنوان با فعالیتهای درحال انجام در سایر کشورهای فعال در این عرصه نیست. در سایر کشورها این فعالیت ها با هزاران پردازنده گرافیکی صورت می گیرد در حالیکه تعداد کل پردازنده های موجود در کشور چند صد عدد بوده و برای توسعه LLM فارسی یک گروه متشکل از ۴ شرکت هوش مصنوعی درحال کار با تنها ۸ پردازنده گرافیکی A100 هستند. بدیهی است راه اندازی زیرساخت های پردازشی لازم برای هوش مصنوعی نیازمند سرمایه گذاری اساسی و چند هزار میلیاردی است که از عهده بخش خصوصی خارج است.
وی ساخت زیرساخت های هوش مصنوعی را وظیفه دولت دانست و اظهار داشت: حاکمیت باید از فرهنگ و زبان و سایر مواردی که بعنوان حقوق اولیه ایرانی ها در قانون اساسی عنوان شده صیانت کند و این مستلزم ساختن زیرساخت ها است. امروز و در آینده این زیرساخت ها مبتنی بر نیاز هوش مصنوعی تعریف می شود.
وی ضمن اشاره به بیانات اخیر رهبری در مراسم ارتحال امام خمینی (ره) اضافه کرد: دنیای امروز اقتضائات خودش را دارد و نباید با همان مدل ۴۰ سال پیش مشکلات مان را حل نماییم. بنابراین، باید در زمینه زیرساخت ها اقدام جدی و اساسی صورت بگیرد. البته این بدان مدلول نیست که پول نفت را به شرکتهای خصولتی تزریق و بیت المال را هدر دهیم بلکه باید با تشکیل زیرساخت های ملی در هر سه حوزه پردازشی، حکمرانی داده ها و اعتمادسازی در صنایع کاری نماییم که هوش مصنوعی خود بعنوان موتور مولد و پول ساز عمل کند. وی افزود در این حوزه با سندنویسی ره به جایی نمی بریم باید تا دیر نشده بجنبیم و الان که هنوز سوار قطار پیشرفت هوش مصنوعی هستیم جای خودمان را تثبیت نماییم و الا به مرور به آخرین واگن های این قطار منتقل می شویم و اگر پیاده مان کنند و جا بمانیم، چندین نسل را از دست داده و فقط مصرف کننده فناوری و برده تولیدکنندگان آن خواهیم بود.
محمدزاده ضیابری، درانتها به جمع بندی مبحث پرداخت و اظهار داشت: هوش مصنوعی را اگر به اختیار خودش بگذاریم، اژدهایی هفت سر است که مشخص نیست چه بلایی بر سر فرهنگ و خط و زبان ما می آورد. اما اگر آنرا مسخر خود نماییم، چنان پیشرفت و انقلابی ایجاد خواهد نمود که بیشتر از جمع فعالیتهای تمامی علما و اندیشمندان ما در طول صدها سال خواهد بود.
صالحی هم در یاپان این نشست ضمن اشاره به بحث در دسترس نبودن داده ها اظهار داشت: داده از جنس نظام های واژگانی است و ازاین رو ناگزیریم که نشانه های زبانی را در هر مقوله ای تقویت نماییم و چون کاری نکرده ایم. اگر حالا شروع نماییم می تواینم خیلی قدرتمندانه پیش برویم. داده های واژگانی ما با این که در دسترس نیستند ولی خیلی گسترده اند. بعنوان مثال، گنجینه علی رواقی حدود ۶۰ هزار صفحه و شامل ۳۵ میلیون نسخه فیش است اما در دانشگاه شهید بهشتی بایگانی شده است.
منبع: persiblog.ir
این مطلب را می پسندید؟
(1)
(0)
تازه ترین مطالب مرتبط
نظرات بینندگان در مورد این مطلب