ادبیات جهان و فلسطین؛

حرکت ۱۷۰۰ نویسنده کانادایی در پشتیبانی از فلسطین

حرکت ۱۷۰۰ نویسنده کانادایی در پشتیبانی از فلسطین

به گزارش پرسی بلاگ، بیشتر از ۱۷۰۰ نویسنده کانادایی از اسکاتیا بانک خواسته اند از همکاری در تولید اسلحه برای اسراییل صرف نظر کند و گفته اند با جایزه گیلر-مهم ترین جایزه ادبی کانادا- همکاری نمی کنند.



به گزارش پرسی بلاگ به نقل از لیترری هاب، گروهی از نویسندگان، هنرمندان و فیلم سازان کانادایی با هم متحد شده اند تا از «اسکاتیابانک» که سرمایه گذار اصلی در هنر کاناداست، بخواهند از تولیدکننده سلاح های اسراییلی «البیت سیستمز» جدا شود.
اواخر ماه پیش (مارس) با تشکیل ائتلافی از فرهنگیان و فعالان - همچون نمایندگان سازندگان فیلم برای فلسطین، نویسندگان مقابل جنگ در غزه، هنرمندان مقابل هنر شستشو و چند نهاد دیگر، در زیر باران در گوشه ای از سینما هات داکس تورنتو گرد آمدند تا با شعار «دنیای هنر جای اسلحه نیست» شروع یک کمپین چند جانبه جدید را اعلام کنند. این کمپین برنامه های حمایت شده توسط موسسه مالی کانادا را هدف قرار می دهد که شامل جایزه گیلر اسکاتیا بانک، مهم ترین جایزه ادبی کانادا، و همین طور جشنواره فیلم «هات داکس» و دوسالانه هنر تورنتو می شود.
با وجود این که اسکاتیا بانک بی سر و صدا حدود یک پنجم سهام خودرا در سه ماه آخر ۲۰۲۳ فروخت، با اینحال هنوز بزرگ ترین سهامدار خارجی انفرادی سهام «البیت سیستمز» است. اِلبیت بزرگترین شرکت تسلیحاتی اسراییل است و ۸۵ درصد از تجهیزات زمینی نیروی دفاعی اسراییل و همین طور ۸۵ درصد از پهپادهای مورد استفاده نیروی هوایی اسراییل را تولید می کند. در عملیات غزه و کرانه باختری، هواپیماهای بدون سرنشین البیت بر اساس گزارش ها در حملات مختلفی که به مرگ غیرنظامیان منجر گردید، شرکت داشته اند.
در ۶ ماه گذشته، نیروی دفاعی اسراییل بیش از ۳۱۸۱۹ فلسطینی را در نوار غزه و همین طور ۳۸۲ فلسطینی را در کرانه باختری به شهادت رسانده است.
اِلبیت سال هاست که هدف اصلی جنبش بایکوت فرهنگی اسراییل BDS است و با اعتراض ها و تظاهرات گوناگون طرفداران فلسطین در سرتاسر جهان روبه رو بوده است که در نتیجه برخی از سازمان های مالی و سرمایه گذاری بزرگ (و همین طور صندوق های بازنشستگی ملی) که سهامی در این شرکت داشتند، از آن بیرون آمدند. سال ۲۰۰۹، شورای اخلاقی صندوق بازنشستگی دولتی نروژ تصمیم گرفت سهام این صندوق در البیت را در مخالفت با تامین سیستم های نظارتی این شرکت در کرانه باختری بفروشد. در یک کنفرانس مطبوعاتی برای اعلام این تصمیم، کریستین هالورسن، وزیر دارایی، به صراحت اظهار داشت: ما نمی خواهیم برای شرکت هایی که مستقیماً در نقض مقررات بین المللی بشردوستانه مشارکت دارند، سرمایه گذاری نماییم.
اکنون بدنبال اعتراض های گوناگون در دفاتر اسکاتیابانک در سراسر کانادا و همین طور تظاهرات گسترده ای که مراسم جایزه گیلر را در ماه نوامبر در تورنتو مختل کرد، کارزار «دنیای هنر جای اسلحه نیست» (No Arms in the Arts ) وارد می شود. تا حالا بیش از ۱۷۰۰ نویسنده کانادایی با امضای نامه ای سرگشاده از معترضان حمایت کردند و خواهان لغو بهتان جنایی مقابل آنها شدند.
دو تن از این امضاکنندگان، نور ناگا و تئا لیم که رمان های آنها «اگر مصری نمی تواند انگلیسی صحبت کند» و «اقیانوسی از دقیقه ها» هر دو فینالیست های جایزه اسکاتیابانک گیلر بودند - سخنرانی های پرشوری در روز شروع این کمپین ایراد کردند.
در این مراسم نور ناگا اظهار داشت: من امروز اینجا هستم برای اینکه دو سال پیش رمان من فینالیست جایزه گیلر اسکاتیابانک به ارزش ۱۰۰ هزار دلار شد. تازه چند ماه پیش بود که فهمیدم این یعنی چه. این پول از کجا می آید. این پول برای چیست. ما اغلب در مورد ادبیات به عنوان چیزی ذاتاً سیاسی صحبت می نماییم. ما درباره ی قدرت زبان برای مقابله با خشونت، نام بردن از ستمگر، مرکزیت دادن به امپراتوری و - وقتی همه چیز ناکام ماند- برای شهادت دادن بر بی عدالتی صحبت می نماییم. اما ما همین طور باید درباره ی کتاب به عنوان یک شی – و نویسنده به عنوان یک بدن – صحبت نماییم که می تواند با پول پاک سازی شود، کالایی شود و از بین برود.
وی اضافه کرد: نویسندگی یک حرفه انفرادی نیست. ما فقط برای لذت خودمان روی صفحه نمی نویسیم. در اصل ما برای یکدیگر می نویسیم تا سوال های دشوار طرح نماییم و با رشته هایی به هم وصل شویم. هر چه تریبون و حجم بیشتری به ما داده شود، صدایمان را مدیون ساکت شدگان و مظلومان هستیم. ما به نمایندگی از کسانی که نمی توانند صحبت کنند و کسانی که به خاطر گفتارشان مجازات شده اند می نویسیم. نوشتن یک تمرین اجتماعی است و بالاترین اخلاق را می طلبد. دستکم ایجاب می کند که هنر ما به قیمت جان انسان ها تولید، توزیع، مصرف یا تجلیل نشود. در حقیقت، این یک شرط حداقلی است.
در این مرحله در طول نسل کشی مردم فلسطین به گونه ای مداوم، معنای CanLit این است که ما مسئولیت داریم از خود و از یکدیگر بپرسیم: چرا اسکاتیابانک به هنر کمک مالی می کند؟ این که اسکاتیابانک هم بزرگترین سهامدار خارجی «البیت سیستمز» است و هم متصدی بزرگترین جایزه کانادایی برای داستان، به چه معناست؟
ما آنقدر ساده لوح نیستیم که فکر نماییم یک موسسه مالی واقعاً به پشتیبانی از ادبیات علاقمند است. در حقیقت ما به آنها نیاز نداریم. این اسکاتیابانک است که به ما برای دیده شدن نیاز دارد. سلاح ها ظاهر خوبی ندارند، اما کتاب ها؟ کتاب ها زندگی را تایید می کنند. برای خواندن و نوشتن آنها باید زنده باشی. اما ما اصلاً نیازی به سرمایه گذاری بانک هایمان در هنر نداریم. آن چه ما نیاز داریم تعهد آنها به سرمایه گذاری اخلاقی است. چیزی که ما از بانکهای خود می خواهیم این است که آنها بطور همزمان برای یک نسل کشی مداوم سرمایه گذاری نکنند و از آن سود نبرند. ما از اسکاتیابانک نمی خواهیم در پاسخ بی سر و صدا به فشار عمومی سهام خود در البیت را ۸۰ میلیون دلار کم کند، ما خواهان این هستیم که کل سهام ۵۰۰ میلیون دلاری خودرا کم کند. ما خواهان یک جدایی کامل از البیت سیستمز و تجارت اسلحه هستیم. تا آن زمان، به عنوان نویسندگان و هنرمندان در سراسر کانادا، از شرکت در هر برنامه ای خودداری می نماییم. ما حاضر نیستیم اجازه دهیم کارمان حتی برای یک ثانیه به تجارت کثیف جنگ کمک نماید. اگر بخواهیم از زبانی استفاده نمائیم که برای بانک آشنا باشد باید بگوییم: ارزشش را ندارد. ما خریداری نخواهیم شد هیچ کتاب یا فیلم یا نقاشی وجود ندادر که ارزش قتل عام یک غیرنظامی را داشته باشد. چه رسد به ۳۰۰۰۰ غیرنظامی. ما اینطور برای هنر ارزش قایل نیستیم.
تئا لیم دیگر نویسنده این جمع هم اظهار داشت: خوشحالم که امروز اینجا با همه شما هستم. از اکتبر گذشته، من با نویسندگان، هنرمندان و همسایگانم برای تشکیل یک جمع انتقادی تلاش کردیم، تا بگوییم که نسل کشی نمی تواند یک تجارت معمولی باشد، و مطمئناً نه با حامیان مالی اسکاتیابانک. نسل کشی کنید و بعد برای شستن همدستی با آنها، روی ما سرمایه گذاری کنید؟ من اغلب تعجب می کنم: چرا این کار را انجام می دهم؟ چرا روابط و ارتباطاتی را که سال ها برای ایجاد آنها تلاش نموده ام به خطر می اندازم؟ از سازمان های ادبی جدا شوم، خصوصاً آن هایی که حرفه ام را به من داده اند و هنوز هم از آنها سپاسگزارم؟ آیا راه قابل قبول تری برای نشان دادن همبستگی وجود ندارد؟
حقیقت این است که گاهی هنرمند بودن، نویسنده بودن، خجالت آور است. ما بطور دایمی می دانیم که کارمان ارزش مالی کمی دارد یا اصلاً ارزش مالی ندارد. و از آنجائیکه بی ثباتی کار ما را مشروط کرده تا برای مقدار کمی از معیشت تلاش نماییم، ممکنست احساس نماییم، چه کسی اهمیت می دهد که نویسندگان چه می گویند؟ چه کسی اهمیت می دهد که هنرمندان چه می گویند؟ و بطور قطع افرادی که با کاری که ما هم اکنون انجام می دهیم موافق نیستند، همین را خواهند گفت.
اما امروز اینجا به یکدیگر یادآوری می نماییم که صنایع هنری بدون هنرمندان هیچ چیز نیست. این پلتفرم ناچیز ما در حقیقت وزن زیادی دارد، اگر در کنار هم بایستیم و خودرا آماده نماییم تا در قدرت جمعی خود معنا پیدا نماییم. جوایز ما، جشنواره های ما، بدون ما ارزشی نخواهند داشت و اگر تا آن زمان که سرمایه گذاران ما از آمیختن هنر با تولید اسلحه اسراییل دست برندارند، ما در آنها شرکت نمی نماییم. برای اینکه اگر در این لحظه با فلسطینی ها همبستگی نکنم، در صورتیکه فلسطینی ها گرسنه می میرند، بمباران می شوند و تیرباران می شوند، با تسلیحاتی که با کمک های مالی هنری که دریافت کرده ام، هر چه نوشته ام؛ یک یادداشت انتقاد فرهنگی در مورد نگاه سفید، یک توییت احمقانه در مورد تهاجمات کوچک، یا کل رمانی که در مورد کوشش برای حفظ انسانیت در یک سیستم غیرانسانی نوشتم: معنایی ندارد. یعنی اگر الان نایستم، نابود می شود. اگر کار شما در مورد حقوق بشر، نژادپرستی، به حاشیه راندن از هر نوعی است، اگر به قدرت مربوط می شود، قدرت در دست چه کسی است؟ چه کسی آنرا ندارد؟ حتی اگر هنری که می سازید فقط در مورد زیبایی و ارزش زندگی باشد، اگر حالا بلند نشویم، تمام کلماتی که نوشته ایم بی معناست.
می خواهم هنرم را پس بگیرم، به سرمایه گذارانمان بگویم، نه، شما نمی توانید معنای آنرا از بین ببرید. و چیزی که من در این چند ماه گذشته از زمان برهم زدن جشن جوایز گیلر برای جلب توجه به سرمایه گذاری اسکاتیا بانک در البیت و ایجاد کمپین نویسنده برای فشار بر ضرورت واگذاری سهام اسکاتیابانک آموخته ام، این است که وقتی هنرمندان در کنار هم قرار می گیرند، واقعاً نتیجه می گیرند. در حقیقت هنرمند بودن خجالت آور نیست. ما واقعاً قدرت داریم و می دانیم که قدرت جمعی ما کارساز خواهد بود. امتناع جمعی ما از تبانی با نسل کشی با پذیرش بودجه در رابطه با تولید اسلحه کارساز خواهد بود، و بدین سبب که قبلاً چنین بوده، کارساز خواهد بود.


منبع:

1403/02/02
07:35:14
5.0 / 5
323
تگهای خبر: اجتماعی , انسانی , بین المللی , تولید
این مطلب را می پسندید؟
(1)
(0)

تازه ترین مطالب مرتبط
نظرات بینندگان در مورد این مطلب
لطفا شما هم نظر دهید
= ۸ بعلاوه ۳
پرسی بلاگ