توسط انتشارات راه یار؛
کتاب تجربه های جمعی پشتیبانی و مهندسی جنگ جهاد سازندگی
به گزارش پرسی بلاگ، کتاب رسم جهاد ۲ با تحقیق و تدوین محمدرضا حسینی و علی مشایخی توسط انتشارات راه یار منتشر و راهی بازار نشر شد.
به گزارش پرسی بلاگ به نقل از مهر، کتاب «رسم جهاد ۲؛ تجربه های کار جمعی در پشتیبانی و مهندسی جنگ جهاد» به روایت عبدالرحمن جزایری با تحقیق و تدوین محمدرضا حسینی و علی مشایخی اخیرا توسط انتشارات راه یار منتشر و روانه بازار نشر شده است.
«پشتیبانی و مهندسی جنگ جهاد سازندگی یا به اختصار «پ. م. ج. ج.»، عبارتی است که شاید برای بسیاری مردم ناشناخته باشد. شاید با خواندنش سردرگم شوند و نتوانند توصیف درستی از آن در ذهنشان تداعی کنند. چونکه در تصور رایج، جنگیدن وظیفه سازمان های نظامی است؛ سازمان هایی که هم یگان های مسلح عملیاتی دارند، هم ستادهای پشتیبانی و هم یگان های مهندسی. اگر هم زمانی نیروهای غیرنظامی بخواهند داوطلبانه در جنگ شرکت نمایند، باز در همان سازمان ها سازماندهی می شوند و به جبهه نبردها اعزام می شوند اما جهاد سازندگی همان گونه که از عنوانش پیداست جهادی است برای سازندگی و آبادانی، نه شرکت در جنگ.
رواج این تصور در بین مردم و بخصوص نسل جوانی که دل بسته کشور و خواستار حضور در صحنه های مهم و حیاتی مملکت خویش هستند، عجیب و ناگوار است. ناگوار از این جهت که ملتی تجربه های گذشته خویش را که بابت آن هزینه بسیار پرداخته با سرعتی تعجب آور به دست فراموشی بسپرد؛ و عجیب به این علت که بخش عمده ای از هزاران عضو آن تشکیلات ناشناخته که حامل تجربیاتی پرارزش هستند، هنوز در کنار ما زندگی می کنند و از دوران طلایی جنگ تحمیلی ناگفته های بسیاری دارند.
این کتاب کوشیده است بخشی از این ناگفته ها که در جلسات مختلف مصاحبه با یکی از فرماندهان پشتیبانی و مهندسی جنگ جهاد روایت شده است را تدوین کند؛ راوی کتاب، نخستین مسئول گروه اعزامی جهاد فارس مستقر در آبادان است که داوطلبانه به سمت جبهه های دفاع در مقابل ارتش بعثی شتافته بودند. این گروه در کنار جهادگران سایر استانهای کشور خیلی زود جایگاه خویش را پیدا کردند و به یکی از ارکان جنگ تبدیل شدند. سه رکن اصلی ارتش و سپاه و جهاد، از ابتدا تا انتهای جنگ هشت ساله دوشادوش یکدیگر به مقابله با دشمن پرداختند. به رغم توضیحات مفصل در رابطه با بسیاری وقایع هنوز برخی اتفاقات به توضیح و تفصیل بیشتری نیاز داشتند که به دلیل اقتضای سنی راوی ارجمند و گذشت سال ها از وقوع آن اتفاقات، امکان تکمیل بخش های مبهم آن نبود و به ناچار فقط بخش های روشن و پرارزش آن اتفاقات در متن کتاب گنجانده شده است؛ در عین حال، تلاش شده در سیر کلی روایت خللی ایجاد نشود. همینطور به علت تمرکز نگارنده بر فعالیتهای راوی در مقطع زمانی دفاع مقدس، فعالیتهای ایشان در سالهای پیش از آغاز جنگ تحمیلی صرفا در فصل اول کتاب و به اختصار مطرح گردیده است.
عبدالرحمن جزایری، یکی از فرماندهان نام آشنای پشتیبانی و مهندسی جنگ جهاد سازندگی است. مقاومت جانانه نیروهای جهاد فارس به فرماندهی وی در جزیره بزرگ آبادان در هنگام محاصره این جزیره و بعد از آن، در کنار نیروهای رزمی ارتش و سپاه و سایر گروههای مردمی زبانزد تمامی افراد حاضر در سالهای اولیه دفاع مقدس است. او که حالا ساکن شیراز است سال ۱۳۱۴ در گناوه متولد شد. در رشته ریاضی دیپلم گرفت و دوره سررشته داری را در دانشگاه نظامی گذراند. تسلطش به زبان انگلیسی و عربی به تجربه آبا و اجدادی اش در ناخدایی کشتی و شناورهای دریایی باز می گردد.
قبل از پیروزی انقلاب اسلامی، دوازده سال نمایندگی شرکتهای کشتی رانی بزرگ دنیا را در جزیره خارک عهده دار بوده است. وی در سقوط استانداری هرمزگان و پیروزی انقلاب اسلامی در این استان و همینطور مقابله با نفوذ کمونیست ها به بنادر مهم تجاری و نفت خیز جنوب کشور همچون خارک نقش بسزایی داشته است. خصوصیت های شخصیتی و نحوه مدیریت جزایری در موقعیت جنگی جهاد فارس را به واحدی گسترده تبدیل می کند که پذیرای خیل عظیمی از نیروهای داوطلب حاضر در منطقه می شود؛ به صورتی که بخشی از نیروهای برجسته و فرماندهان جنگ جهاد از برخی استانهای کشور در جهاد فارس مشغول به انجام وظیفه شدند و برخی از آنها هم به فیض شهادت نائل آمده اند. این فرمانده که از لحاظ شرایط سنی، میزان تجربه فنی و مدیریتی و اهتمامش به برگزاری جلسات قرائت و تفسیر قرآن کریم در مناطق جنگی، فرماندهی شاخص به شمار می آمد، در عملیات های ثامن الائمه، طریق القدس، فتح المبین و بیت المقدس، حضوری فعال داشت. ابتکارات فنی او و هم رزمانش در مهندسی رزمی در پیروزی رزمندگان در این عملیات ها نقش بسزایی داشته است.
در سال ۱۳۶۲ با هماهنگی جهاد سازندگی استان هرمزگان جبهه ای جدید برای خود و گروه کوچکی از یارانش می گشاید و سه بندر چند منظوره تجاری نظامی در سواحل این استان راه اندازی می کند؛ بنادری که هنوز فعال است و نیروهای نظامی و همینطور مردم بومی از آنها استفاده می نمایند.
جزایری هم مانند بسیاری دیگر از جهادگران عرصه دفاع مقدس، بعد از پایان جنگ تحمیلی خانه نشین شد؛ اما هیچ گاه یاد نیروهای فداکار جهاد بخصوص شهدای «سنگرساز بی سنگر» را فراموش نکرده است. همینطور در ثبت و ضبط تلاشهای بی امان جهادگران در جنگ کوشش بسیار کرده است… دیدار او با شهید بزرگوار امیر سپهبد علی صیاد شیرازی از آن جمله است که حدود یک سال قبل از شهادت ایشان انجام گرفته است. فیلم این دیدار، شاید تنها مستند تصویری باشد که در آن شهید صیاد شیرازی خاطراتی از سنگرسازان بی سنگر بیان می کند.
در بخشی از این کتاب می خوانیم:
«برنامه ما این طور بود که همیشه یک نیروی مهندسی رزمی پا به پای نیروهای حمله کننده می فرستادیم پس از اینکه نیروی حمله کننده منطقه را تصرف می کرد تا بامداد برایش خاکریز و سنگر ایجاد می کردیم و به او امنیت می دادیم این خاکریز سبب می شد بامداد که دشمن بچه های ما را جلوی خودشان می بیند، نتواند نابودشان کند.
ما یک سنگر گروهی داشتیم که در خط سوم قرار داشت و چهل نفر از بچه های جهاد فارس در آن بودیم. چند تیپ عمل کننده نظامی آنجا کار می کرد. یک محور جهاد اصفهان همراهشان بود یک محور هم ما و جهاد خراسان همراهشان بودیم به فرماندهان تیپ عمل کننده از محورمان یک نفر مأمور رابط دادیم که همراه آنها باشد و بمحض این که به دشمن رسیدند، بی سیم بزند تا گروه مهندسی رزمی برای ایجاد خاکریز در محل تصرفات جدید نیروهای خودی حرکت نماید طرف آنها.»
این کتاب در ۱۸۳ صفحه همراه با عکس، شمارگان هزار نسخه و قیمت ۶۰ هزارتومان عرضه شده است.
منبع: persiblog.ir
این مطلب را می پسندید؟
(1)
(0)
تازه ترین مطالب مرتبط
نظرات بینندگان در مورد این مطلب