نگاه و تامل؛
شاید مردم غزه گرفتار جمله پیش بینانه مکاشفه یوحنا هستند!
به گزارش پرسی بلاگ، شاید مردمان بیگناه غزه گرفتار همین جمله پیش بینانه مکاشفه یوحنا در عهد جدید هستند: نگاه کرده و اسبی دیدم رنگ پریده که مرگ، نام سوارش بود و جهنمی از مردگان بدنبال او روان.
به گزارش پرسی بلاگ به نقل از مهر، حبیب احمدزاده نویسنده و پژوهشگر در واکنش به طوفان الاقصی و بمباران های غیرانسانی و وحشیانه رژیم صهیونیستی بر سر مردم غزه یادداشتی را با عنوان «و سواری که نامش مرگ است» نوشته که در رسانه ها انتشار یافته است.
مشروح این یادداشت را در ادامه می خوانید:
قریب بیست سال است که میلیونها نفر فلسطینی در یک زندان سرباز به نام غزه در اسارت یک رژیم اشغالگر اپارتاید هستند. رژیمی که تا حالا به هیچکدام از قرار دادهای صلحی که خود و دوستانش به تحمیل برای مردم فلسطین نوشته اند کوچک ترین اعتنایی نداشته است و جنگ غزه نه دو هفته بلکه هفتاد سال است که توسط فلسطینیان با این گروه اشغالگر توسعه طلب (حتی از دید قطعنامه های سازمان ملل) ادامه دارد و حماس و جهاد اسلامی تنها نتیجه زایمان طبیعی همان صلح های دروغین و سرخوردگی های ملتی مورد تجاوز هستند که شاید این دفعه مرگ یکباره را بجای تجاوزهای مکرر تدریجی انتخاب نموده اند
ناتانیاهو با برگزیدن خیلی از عوامل تحریک، همچون کشتار هر روزه حتی در کرانه باختری که در آن تسلطی از حماس وجود ندارد و توهین به مقدسات حتی در حد برگزاری مجالس رقص در صحن مسجد الاقصی بطور قطع در پی آن بود تا گروههای مقاومت فلسطین کاری کنند تا او را از فشار سقوط دولت افراطی اش برهانند ولی هیچ گاه شاید این حجم از درهم شکستن و فرو ریختن جبهه جنوبی و قدرت فزاینده فلسطینیان در محاصره را محاسبه نمی کرد.
و در ادامه چنین جنگی، ماجرای وحشتناک بیمارستان المعمدانی و کشتار چند صد زن و کودک بیگناه پناه برده بدان و موضعگیری شرم آور ناتانیاهو که هر روز صدها کشته مشابه آنرا در حال انجام می باشد برای فرار از عواقب محکومیت آن، دقیقاً به مانند آن حکایت دروغین دستگاه تبلیغاتی آمریکا در جنگ سرد برای روس هاست که سربازی روس، بیست سرباز آلمانی را برای اعدام در خیابان های برلین بعد از سقوط به جلو میراند که خانواده یکی از این سربازان او را در بین این رژه غم انگیز شناخته و با التماس از سرباز مسلح روس می خواهند که آن سرباز آلمانی را بخاطر زن و فرزندانش ببخشد. سرباز روس می داند که باید دقیقاً بیست سرباز را برای اعدام تحویل دهد. سرباز را به خانواده داده ولی یک شهروند مرد ناظر دیگری را از میان مردمان گرفته و در صف جا داده و به همراه دیگر سربازان به سمت محل اعدام حرکت می کند.
حال امثال ناتانیاهو که هر دو سه روز به همین تعداد شهدای بیمارستان المعمدانی از فلسطینیان در غزه کشتار می کنند آیا همانند همان داستان دروغین سرباز جنگ سرد و با ادعای تعویض فقط یک سرباز کشته، اصلاً صلاحیت اخلاقی تبری خود از هر کشتاری را دارند؟
برای مردمان خاورمیانه تجربه و نتیجه صلح های ادعایی با تمام زرق و برق ها و جشن ها و ادعاهای پر طمطراق تنها یادآور قرص های مسکن دکتری به نام غرب است که می خواهد تا لحظه مرگ گرفتار سرطان بودن بیمار را از خودش پنهان کنند تا هیچ گاه این بیمار شرقی درپی معالجه خود برنیاید.
شاید مردمان بیگناه غزه گرفتار همین جمله پیش بینانه مکاشفه یوحنا در عهد جدید هستند (نگاه کرده و اسبی دیدم رنگ پریده که مرگ، نام سوارش بود و جهنمی از مردگان بدنبال او روان). و در این آخرالزمان، این سوار مرگ، برای همه جهانیان، بی گمان ناتانیاهوست.
سوالی بسیار مهم و اساسی است که هر لحظه باید بایدن، مکرون و دیگر پشتیبانان ناتانیاهو بدان توجه نمایند که اگر محاصره بیست ساله غزه جز مردان حماس و جهاد اسلامی در خاورمیانه نساخته کشتار دهشت بار و هر روزه صدها زن و بچه و آوارگی باردیگر از وطن فلسطینیان در آینده ای بسیار نزدیک چه برای اسرائیل خواهد ساخت؟
آیا این سوار مرگ و پشتیبانانش نمی دانند که کشتار و قتل عام کودکان فلسطینی در اینروزها تنها حامل سبدی است برای انتقام گیری شدیدتری که بجای نیل از درون تونل های غزه شروع شده و همچون موسی با غافلگیری تمام در درون تک تک اطاق های قصر فرعون تا ابد ادامه خواهد یافت. از تاریخ عبرت بگیر ای سوار مرگ.
منبع: persiblog.ir
این مطلب را می پسندید؟
(1)
(0)
تازه ترین مطالب مرتبط
نظرات بینندگان در مورد این مطلب