ادبیات دیگران؛
عبدالرزاق قورنه نخستین رمانش را بعد از کسب نوبل منتشر کرد
به گزارش پرسی بلاگ، تاراج رمانی پرقدرت در رابطه با بدهی و تعهد که در مقابل رونق گردشگری در تانزانیای بعد از استعمار قرار گرفته، به قلم عبدالرزاق قورنه، منتشر گردید.
به گزارش پرسی بلاگ به نقل از آسوشیتدپرس، عبدالرزاق قورنه، داستان نویسی که برای «نفوذ سازش ناپذیر و دلسوزانه اش در رابطه با تاثیر استعمار و سرنوشت پناهجویان در فرهنگ ها و قاره ها» جایزه نوبل ادبیات ۲۰۲۱ را دریافت کرد، رمان جدیدش را به بازار فرستاد.
قورنه که در زنگبار متولد شده و الان ۷۶ ساله است، سال ۱۹۶۸ بعنوان پناهنده انقلاب زنگبار به بریتانیا نقل مکان کرد. کتاب های وی اغلب در رابطه با اشخاصی است که مجبورند آن چه را می شناسند ترک کنند و به قول خودش در رمان «در کنار دریا» که سال ۲۰۰۱ انتشار یافت، «به مکانهای عجیبی می رسند، با حمل تکه های کوچکی از گذشته شان در چمدان های درهم و برهم و با سرکوب جاه طلبی های مخفیانه و آشفته شان».
«تاراج» نخستین رمان قورنه بعد از کسب جایزه نوبل ادبیات، تا حدودی به همان پژوهش همیشگی او در زمینه مبحث آشنای تبعید و خاطره، خانه، اشتیاق و تنهایی مربوط است. این رمان همینطور پرترهای تکان دهنده از عشق، دوستی و خیانت را در مقابل رونق گردشگری تانزانیا در دهه ۱۹۹۰ عرضه می کند.
در حالی که گاردین، آبزرور، آیریش تایمز و بی بی سی این رمان را در لیست رمان های سال ۲۰۲۵ جای داده اند، منتقد گاردین از این رمان بعنوان رمان یک استاد یاد کرده که داستانی گیرا از زندگی درهم تنیده سه جوان درحال بلوغ در شرق آفریقای پسااستعماری را روایت می کند.
منتقد آبزرور هم نوشته است: تسلط داستان سرایی، قطعه ای از دوران بلوغ و پانورامای پسا استعماری… که با سبکی بلورین روایت شده و به شما این حس لذت بخش را می دهد که با پای نویسنده ای باهوش و در عین حال با چشمان شفاف راه می روید...
داستان در دهه ۱۹۹۰ می گذرد و در رابطه با مسیر بزرگ شدن در زنگبار است؛ ۳ جوان بسیار متفاوت؛ کریم، فوزیه و بادار در همین ایام به سن بلوغ می رسند و رویای امکانات بزرگ در کشور جوان خویش را در سر می پرورانند. اما برای بادار، پسر خدمتکار تحصیل نکرده ای که هیچگاه پدر و مادرش را نشناخته است، انگار همه درها بسته است. همانطور که هر ۳ آنها نخستین گامهای خویش را برای شناخت عشق، شیفتگی، کار و پدر و مادر شدن برمی دارند، پیوند آنها آزمایش می شود و نویسنده صدمه هایی را عیان می کند که پشت پرده «خوبی» پنهان شده اند تا در خدمت مقاصد حیله گرانه گردشگری و استعمار باشند.
بدهی، هم بعنوان یک مرتبه مالی واقعی و هم بعنوان یک مرتبه نمادین عاطفی، یکی از خصوصیت های مکرر نوشته های قورنه بوده است. وی نخستین رمان خود که سال ۱۹۸۷ با عنوان «راه زائران» منتشر نمود را هم بر اساس وامی بنا کرد که منجر به از دست دادن خانه خانواده ای به دیگری شده بود. در «بهشت» که در لیست نهائی جایزه بوکر قرار گرفت هم داستان در رابطه با تلاش یوسف جوان برای آزادی والدینش بعد از گرو گذاشتن زندگی آنها نزد یک تاجر عاج در آغاز قرن بیستم، در تانزانیایی بود که در استعمار آلمان بود. در «تاراج» هم مبحث وام دار بودن نشخوار فکری گسترده تری را به وجود می آورد: در میهمان نوازی، خودمختاری و بندگی و همینطور تمایز ظریف بین تعهد و سخاوت.
در این میان در قسمت پایانی کتاب که نوجوانان روز گذشته جوانان امروز هستند، جزیره در بحران تغییرات عمیق است؛ قوانین ارز کاهش یافته، هتل های بیشتر و بیشتری در ساحل پراکنده شدهاند و خانه هایی که زمانی متعلق به سلاطین عثمانی و هندی ها بود و در بحبوحه مهاجرت بعد از استقلال رها شده بودند، به مکانهای میراثی تبدیل گشته اند و الان در دست سرمایه گذاران خارجی هستند و گردشگران اروپایی در خیال پردازی های طلایی از تجملات شرقی، بدون توجه به مردم محلی به تفریح خود میپردازند.
«تاراج» رمانی قدرتمند، تاثیر گذار و تحریک آمیز است که برگ پرارزش دیگری را به مجموعه آثار برجسته قورنه افزوده است. رمانی غرق در دل شکستگی و فقدان، اما درعین حال رمانی که در نهایت، با ناامیدی کنار نمی آید.
این رمان که ۱۸ مارس (۲۷ اسفند ۱۴۰۳) به بازار آمده در ۳۰۴ صفحه و به قیمت ۲۵ دلار انتشار یافته است.
این مطلب را می پسندید؟
(1)
(0)
تازه ترین مطالب مرتبط
نظرات بینندگان در مورد این مطلب